ابزار وبمستر

شرط وفاداری

بود شرط وفا داری،جفا دیدن نرنجیدن

بود آیین دلداری،نرنجیدن جفا دیدن

جنون عشق را یک آزمون سخت در راه است

میان کوی و برزن پای در زنجیر رقصیدن

کند گر قصد جانت خنجر خون ریز جانانت

نبرده دست بر خنجر هزاران بار فهمیدن

اگر دیدی که صیادت تورا در دام میخواهد

به شور عشق رفتن دانه ها از دام واچیدن

محبت را اگر شرط وفا داری نمیدانی;

تو را باید که پای آشنایی ها نلنگیدن

جهان را غرق کردی در سراب جهل خود زاهد

مزن خود را چو تندیسی به خاموشی و نشنیدن

دگر در گوشه امنی توهم راحت نخواهی شد

چو ماهی می کشانی هر سری را بهر گندیدن

زمانی حرمت گلشن برای دید واجب بود

عبادت بود در گلشن به پای دیده چرخیدن

کنون در زیره پا جان می دهد(ثالث)گل و گلشن

چه بد رسمی،برای حفظ حرمت،گریه خندیدن

(ثالث)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : یک شنبه 14 تير 1394برچسب:, | 11:35 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |